سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و آنگاه که از خبّاب یاد کرد فرمود : ] خدا بیامرزاد خبّاب پسر أرتّ را . به رغبت اسلام آورد و از روى فرمانبردارى هجرت کرد و به گذران روز قناعت ، و از خدا راضى بود و مجاهد زندگى نمود . [نهج البلاغه]
درانتظاربه رنگ ارغوان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نگاهی به مجموعه تلویزیونی <صاحبدلان> به کارگردانی محمدحسین لطیفی

 

مجموعه تلویزیونی <صاحبدلان> به کارگردانی محمدحسین لطیفی در ایام ماه مبارک رمضان هر شب ساعت 20030 از شبکه یک سیما پخش شده است. این سریال هم در زمینه آثار مناسبتی تولید شده و همین مناسبتی بودن تا حدی خط و مشی کلی اثر را روشن می‌کند. رویکرد مذهبی در آثار مناسبتی جزو یک اصل به شمار می‌آید.
با چنین هدفی نگاه اسطوره شناسانه به رابطه هابیل و قابیل زمینه‌ساز جریانات کلی <صاحبدلان> بوده است. در این مجموعه نیز یک برادر (خلیل) با گرایش‌های کاملا مذهبی و خداخواهانه با برادر دیگر‌(جلیل) با گرایش‌های مادی رودر رو می‌شود. این دو باید در مقابل هم دیگری را از پای درآورند. این ستیز از سوی دیگر با سفینه نجات حضرت نوح(ع) همراه می‌شود. خلیل برآن است تا ضمن نجات خود، خانواده برادرش را نیز از گمراهی و تاریکی برهاند و با تاباندن نور حق، مسیر درست زندگی را در اختیار آنان بگذارد. این مجادله با جریان‌های فرعی دیگر برای جذابیت سریال توام بوده است. مثلا ارتباط دینا و شاهین و ارتباط جوادی و دینا و ارتباط خانم حشمتیان و دینا که در نهایت به ازدواج منجر خواهد شد، به گونه‌ای جاذبه دراماتیک اثر را بالا خواهد برد. مردم گویی در تمامی سریال‌ها به دنبال ازدواج هستند و این بار نیز عوامل سریال <صاحبدلان> نیز از این موضوع نه تنها غافل نبوده‌اند که با چند جانبه کردن آن باعث جذابیت و موضوعیت یافتن آن شده‌اند. مطمئنا ازدواج و زندگی خانوادگی یک اصل برای هر فردی است. متاسفانه پرداختن آن به بهانه هر موضوعی تا حد زیادی قابل نقد است و وفور آن در سریال‌های ایرانی تبدیل به هجویه‌ای غیرقابل درک شده است. مثلا در سریال‌های امسال که در ماه رمضان پخش می‌شود، باز هم براین موضوع تاکید شده است. <زیرزمین> در شبکه سوم، <بوی خوش زندگی> در شبکه پنج و <آخرین گناه> در شبکه دوم نیز از این نگاه غافل نبوده‌اند. ‌ 
رویکرد مذهبی در <صاحبدلان> کنش‌ها را در مسیر خیر و شر ازلی و ابدی قرار می‌دهد، تا در این رویارویی خیر در نهایت پیروز میدان باشد؛ هرچند این پیروزی با فراز و نشیب روبه رو خواهد شد. بنابراین روابط و شخصیت‌ها نیز با دسته بندی به سیاه و سفید در این رویارویی شرکت می‌کنند و احتمالا برخی از این افراد که سیاهی در سفیدی خود راه داده‌اند، به جنگ آن خواهند شتافت و با پذیرفتن تحول سفید کامل خواهند شد. این رویکرد نیز باتوجه به حاکمیت روانشناسی بر روابط آدم‌های معاصر تا حدی زمینه نقد سازنده را بر روابط آدم‌های نمایش و سریال وارد خواهد کرد. آدمی در شکل معمول خود در برگیرنده طیف‌های رنگی متفاوت است و نمی‌توان نظر مطلق درباره آدم‌های امروز صادر کرد. ‌ 
آنچه بیش از هر چیزی در <صاحبدلان> قدرت نمایی می‌کند، انتخاب بازیگران است؛ البته بازیگران با بازی خود براین قدرت نمایی افزوده‌اند. ‌ 
حسین محجوب در نقش خلیل تبدیل به شخصیتی ماندگار می‌شود. او مدام در چالش با درون خود است و یک لحظه نیز از قرآن و باورهای موجود در آن غافل نیست. او با تکیه بر قرآن درصدد است تا دینا را در حد و اندازه خود تغییر دهد. این چالش با خود است که بر قدرت بازیگری حسین محجوب می‌افزاید که یک لحظه نیز از حس‌ها، میمیک‌ها، لحن‌ها و ریزنقشی‌های بازی‌اش غفلت نکند. او مدام با حس‌های متفاوت گلاویز می‌شود و این پاساژ‌های حسی از خلیل به عنوان یک شخصیت تاثیرگذار تصویر قابل درکی را در قاب کوچک هویدا می‌سازد. حسین محجوب در کارهای سینمایی خود نیز با بازی زیرپوستی و چالش درونی باعث جذب مخاطب می‌شد اما این بار عصبیت درونی او با انرژی افزون‌تری لحظات حسی و عصبی بیشتری را در اختیار تماشاچی تلویزیون می‌گذارد، تا در این ارتباط که منجر به همذات پنداری نیز می‌شود، کنش حسی یا تاثیر مطلوب مذهبی اتفاق می‌افتد؛ مگر آنکه تماشاچی از ابتدا با کنش منفی اصلا رغبتی به دنبال کردن سریال نشان نداده باشد. ‌ 
ثریا قاسمی که در سال‌های اخیر تبدیل به یکی از چهره‌های فعال تصویری شده و بازی‌های چشمگیری نیز بروز داده است، این بار نیز از این اتفاق بهترین بهره را برده تا یکبار دیگر در ارائه نقش مادر ضمن متفاوت عمل کردن، تاثیر بیشتری نیز ایجاد کند. او در نقش همسر جلیل و در جبهه  خیر قرار گرفتن، درصدد برمی‌آید با رجوع به باورهای مذهبی ضمن نجات خود، فرزندانش را نیز از دایره بدبختی‌ها و بلایای آسمانی برهاند. همین نکته است که می‌تواند جلای تازه‌ای به بازی ثریا قاسمی ببخشد. او تبدیل به زنی می‌شود که با دعای خلیل شفا می‌یابد و از بستر بیماری برمی‌خیزد. حالا این نکته نویدبخش نجات او و بقیه اهل خانه‌اش خواهد بود. البته سماجت و درگیری‌های جلیل نیز چالش‌بین این شخصیت‌ها را مضاعف می‌گرداند. ثریا قاسمی با لمس و درک موقعیت و توجه به روابط موجود در بطن اثر از عهده این مهم به خوبی برمی‌آید که در نهایت بازی قابل باوری را مقابل دوربین تصویر کند. ‌ 
محمدکاسبی نمی‌تواند از بازی نسبتا کلیشه شده‌اش در <صاحبدلان> فاصله بگیرد. او طوری رفتار می‌کند که در <خوش رکاب( >علی حاتمی) یا در <پدر( >مجید مجیدی)‌بازی کرده است. او نقش یک پدر مستبد و زورگو را بازی می‌کند که این بار به جنگ باورهای دینی می‌رود. همین موقعیت می‌توانست احتمال رفتارها و کنش‌های متفاوتی را برای کاسبی فراهم سازد که این بازیگر از این نکته آشکار کاملا چشم‌پوشی کرده است. در نتیجه بازی او کاملا تیپیکال و با پیروی از کلیشه‌های سابق بازیگری‌اش به سرانجام رسیده است. مهرانه مهین ترابی نیز برخلاف نقش‌های قبلی‌اش نمی‌تواند حضور پررنگی داشته باشد. بازی او در سریال‌های طنز و پرنشاط بیشتر نمود می‌یابد. بازی در یک موقعیت با کنش‌های عقیدتی که بسترسازی آن با بازی‌های حسی‌تر و درونی‌تر همراه باید باشد، مانع از بروز توانایی‌های بازی این بازیگر توانمند شده است. بنابراین مهرانه مهین ترابی با یک بازی معمولی حضور خود را در مجموعه <صاحبدلان> ثبت می‌کند. ‌ 
از میان چهره‌های جوان‌تر می‌توان به بازی باران کوثری (دینا)، پوریا پورسرخ (شاهین)‌و حمید ابراهیمی (محمود) که با پرهیز از برخی از اشتباهات، بازی قابل قبولی را ارائه کرده‌اند اشاره کرد.  باران کوثری تا پیش از ضربه خوردن و فرود در چاه بازی مطلوبی را ارائه می‌کرد. او <دینا> را به عنوان یک دختر پایین شهری و پایبند به اصول مذهبی و در عین حال روشنفکر درآورده بود و متاسفانه پس از آن که باید دچار فراموشی خاطرات بشود، نتوانست به نقش پروبال بدهد. به عبارتی دوپارگی در بازی او لمس می‌شد و او پس از این خیلی معمولی و گاهی نیز با اشکال بازی خود را پیش آورده است. ‌ 
حمید ابراهیمی جنب و جوش زیادی صرف بازی‌اش کرده و می‌خواهد با این نقش‌آفرینی خودی جلوی دوربین نشان بدهد و موفق هم می‌شود. پوریا پورسرخ نیز در ایفای نقش شاهین موفق می‌نماید، اما آنچه بازی این دو بازیگر را تهدید می‌کند همانا به دام کلیشه افتادن است. برزو ارجمند نیز در ارائه نقش رامین از حدمعمول پا را فراتر نمی‌گذارد تا نقش ویژه‌ای را تثبیت کند. ‌
انتهای خبر // روزنا - وب سایت اطلاع رسانی اعتماد ملی//www.roozna.com




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدتاجیک ( یکشنبه 85/8/7 :: ساعت 10:14 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تمجید کیهان از فیلم «باد بر مرغزارها می وزد» به کارگردانی کن لو
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 1
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 11685
» درباره من

درانتظاربه رنگ ارغوان
محمدتاجیک
من یک حاج کاظم استحاله شده ده سال پس از آژانس شیشه ای هستم وبیست سال طول می کشد که به سن حاج کاظم واقعی برسم

» آرشیو مطالب
پاییز 1385

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب