سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خواب چه تصمیمهاى روزانه را که نقش بر آب کرد . [نهج البلاغه]
درانتظاربه رنگ ارغوان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» لیلا حاتمی‌؛ ستاره‌یی‌ در اوج‌

 

سال‌ هفتاد و شش‌، وقتی‌ فیلم‌ «لیلا»ی‌ داریوش‌ مهرجویی‌ به‌ روی‌ پرده‌ سینماها رفت‌، منتقدین‌ در یک‌ موضوع‌ با هم‌ به‌ توافق‌ رسیدند. آن‌ هم‌ ظهور ستاره‌یی‌ جدید در سینمای‌ ایران‌ بود که‌ چهره‌ معصومش‌ همه‌ را به‌ یاد اینگرید برگمن‌ فقید می‌انداخت‌. لیلا حاتمی‌، پیش‌ از این‌ در فیلم‌ «دلشدگان‌» علی‌ حاتمی‌ هم‌ بازی‌ کرده‌ بود، اما مهرجویی‌ در لیلا، کاراکتری‌ متناسب‌ با شخصیت‌ این‌ بازیگر طراحی‌ کرد و از ویژگی‌های‌ شخصی‌ حاتمی‌ بهره‌ برد. معصومیت‌، سادگی‌ و آرامش‌ بی‌حد و حصر لیلا حاتمی‌، در این‌ فیلم‌ نقطه‌ قوت‌ شخصیت‌ شد و همه‌ را وادار به‌ ستایش‌ کرد. این‌ اولین‌ گام‌ برای‌ این‌ بازیگر بود. او در فیلم‌ «میکس‌» باردیگر با مهرجویی‌ همکاری‌ کرد. اگرچه‌ در آن‌ فیلم‌ نقش‌ خودش‌ را بازی‌ می‌کرد. ایستگاه‌ متروک‌ انتخاب‌ بعدی‌ او بود. فیلمی‌ که‌ اگرچه‌ مورد توجه‌ منتقدین‌ قرار نگرفت‌، اما جایزه‌یی‌ از جشنواره‌ قاهره‌ برای‌ لیلا به‌ ارمغان‌ آورد. گزینه‌ بعدی‌ او، بازی‌ در مجموعه‌ کیف‌ انگلیسی‌ بود. آن‌ هم‌ در نقش‌ متفاوت‌ با آنچه‌ تا به‌ حال‌ در آن‌ ظاهر شده‌ بود. این‌ بار قرار بود لیلا حاتمی‌ را در قالب‌ دختری‌ متجدد و تحصیلکرده‌ ببینیم‌ که‌ بی‌خبر از همه‌ جا عامل‌ نابودی‌ یک‌ وکیل‌ مجلس‌ می‌شود. این‌ بار اما آن‌ سادگی‌ همیشگی‌ در بازی‌ کمتر
شده‌ بود و این‌ بار، گاه‌ و بیگاه‌ اعتراض‌ هم‌ می‌کرد. گزینه‌های‌ دیگر حاتمی‌ برای‌ بازی‌ نشان‌ داد که‌ او هم‌ نمی‌خواهد در یک‌ قالب‌ همیشگی‌ باقی‌ بماند. «ارتفاع‌ پست‌» ابراهیم‌ حاتمی‌کیا، یکی‌ از آنها بود. این‌ بار نقش‌ زنی‌ عرب‌ و باردار به‌ او سپرده‌ شده‌ بود. نقشی‌ متفاوت‌ با آنچه‌ قبلاص کار کرده‌ بود. حاتمی‌ این‌ بار با نگاه‌ها و سکوت‌ سرشارش‌ همه‌ را تحت‌ تاؤیر قرار داد. همین‌ بازی‌های‌ متفاوتش‌ باعث‌ شد جیرانی‌ برای‌ فیلم‌ نوآرش‌ به‌ نام‌ «آب‌ و آتش‌» او را برگزیند. هیچ‌کس‌ نمی‌توانست‌ براحتی‌ لیلا حاتمی‌ را در نقش‌ زنی‌ خیابانی‌ بپذیرد. اما جیرانی‌ از معصومیت‌ چهره‌یی‌ و بازی‌ متناقضش‌ در برابر این‌ چهره‌ همیشگی‌ استفاده‌ کرد تا کاراکتری‌ خاکستری‌ ایجاد کند و بر «شرایط‌» تاکید کند. با این‌ همه‌ آب‌ و آتش‌، نتوانست‌ فیلم‌ پرفروشی‌ بشود. در سال‌های‌ دهه‌ هشتاد، حاتمی‌ گاه‌ و بیگاه‌ در فیلم‌هایی‌ حاضر شد، اما نقش‌آفرینی‌ او در «حکم‌» باردیگر نشان‌ داد که‌ بازیگر قابلی‌ است‌. این‌ بار دختر تنهایی‌ بود که‌ مثل‌ همه‌ رفقایش‌ به‌ آخر خط‌ رسیده‌ و سربه‌ عصیان‌ گذاشته‌ بود. در حکم‌ دیگر از آن‌ چهره‌ ساده‌ و صمیمی‌، خبری‌ نبود. این‌ بار نشانه‌های‌ یک‌ زخم‌ بر چهره‌ و در رفتارش‌ مشخا بود. درخشش‌ او در حکم‌ از چشم‌ هیچ‌کس‌ دور
نماند. با این‌ همه‌ باعث‌ شد که‌ حاتمی‌ پرکارتر از گذشته‌ بشود. او از سال‌ گذشته‌ تاکنون‌ تنها در «شاعر زباله‌ها» ظاهر شده‌ و دیگر هیچ‌ نقشی‌ را نپذیرفته‌.
شاید هم‌ همین‌ موضوع‌ باعث‌ شده‌ که‌ درباره‌ او کمتر از دیگر ستارگان‌ سینمای‌ ایران‌ صحبت‌ شود. با این‌ همه‌ لیلا حاتمی‌ جزو معدود افرادی‌ است‌ که‌ می‌شود به‌ آنها اعتماد کرد و بخاطر نامش‌ به‌ تماشای‌ فیلمی‌ رفت‌.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدتاجیک ( یکشنبه 85/8/7 :: ساعت 9:37 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تمجید کیهان از فیلم «باد بر مرغزارها می وزد» به کارگردانی کن لو
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 5
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 11689
» درباره من

درانتظاربه رنگ ارغوان
محمدتاجیک
من یک حاج کاظم استحاله شده ده سال پس از آژانس شیشه ای هستم وبیست سال طول می کشد که به سن حاج کاظم واقعی برسم

» آرشیو مطالب
پاییز 1385

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب